نقد و بررسی دود در خورشید جلد دوم (مجموعه شعله در مه) رنی عهدیه ترجمه ی محمدصالح نورانی زاده انتشارات نشر ویدا

دود در خورشید جلد 2 (مجموعه شعله در مه) رنی عهدیه ترجمه ی محمدصالح نورانی زاده انتشارات نشر ویدا

حقیقت آن نیست که تو میخواهی ؛ همان است که هست . و تو یا تسلیم آن می شوی یا در دروغ به زندگی ات ادامه می دهی ....

بخشی از کتاب دود در خورشید جلد دوم:

مرگ خوب : ابرهای تاریک ، همچون ارواح در آسمان به انتظار نشسته بودند . بیشتر مردم تن پوش خاکستری رنگ عزا به تن داشتند . سرهای شان را به احترام پایین انداخته بودند و آهسته حرف می زدند . حتی کوچک ترین بچه ها هم می دانستند که نباید دلیل این کارها را بپرسند . تمام این ها به احترام امپراتور تازه در گذشته بود . نشان دهنده ی احترام شدید و عشق بی حد و حصرشان به او . احترام و عشقی که دخترک در قلبش حس نمی کرد . با این حال ساکت ماند و با اینکه دست هایش را به پهلو چسبانده و مشت کرده بود ، تظاهر کرد مثل بقیه غمگین است .از گوشه ی چشم به پیش روی هیئت عزاداران در خیابان های مسکوت ایناکو خیره ماند . کم کم نم بارانی از آسمان نقره ای و غم زده باریدن گرفت و صندل های بافته ی دختر را خیس کرد . پارچه ی شلوار ساده اش به ساق پاهایش چسبید . دست چپش را دور سنگ درون آن مشت کرد . صدای طبل های عزاداری نزدیک تر شد و در گوشش طنین انداخت . نوای تیز هیچی ریکی همهمه ی بارش باران را در هم شکست و کنار زد .....