نقد و بررسی جشنی برای کلاغ ها جلد چهارم کتاب اول ( مجموعه نغمه آتش و یخ ) جرج آر.آر. مارتین ترجمه ی رویا خادم الرضا انتشارات ویدا

جشنی برای کلاغ ها جلد چهارم کتاب اول ( مجموعه نغمه آتش و یخ ) جرج آر.آر. مارتین ترجمه ی رویا خادم الرضا انتشارات ویدا

همچنان که کینه ها و وسوسه ها بر سرزمین پادشاهان حکم می رانند و قربانی می گیرند ، آن سوی دریای سرخ اژدها های دنریز تارگارین بزرگ و بزرگ تر می شوند ، چیزی که دنریز و دنیای اطرافش را به شوق و وحشت می اندازد ....

در این جا بخشی از کتاب را برایتان مکتوب کرده ایم : 

مولندر گفت : اژدها ! او سیب پلاسیده ای را از روی زمین برداشت و دست به دست کرد . الراس افسانه ای گفت ک سیب رو پرت کن . سپس تیری از تیردان بیرون کشید و روی کمان گذاشت . من که خیلی دلم می خواد یه اژدها ببینم . رون جوان ترین فرد گروه بود ؛ پسری فربه که هنوز دو سالی تا مرد شدن راه داشت . خیلی خیلی دوست دارم . پیت اندیشید : من هم خیلی دوست دارم با زری زندگی کنم . سپس با بی قراری از روی نیمکت برخاست . دخترک تا صبح فردا از آن او می شد . با خودم از شهر کهن می برمش به اون طرف دریا ، به یکی از شهر های آزاد . آن جا هیچ استادی نبود ، هیچ کس نبود تا او را متهم کند .....