1401/05/09 ساعت 11:46:51

علل طلاق از دیدگاه روان شناسی

امروزه بیشتر ازدواج ها در کشورمان به شکست منتهی می شود که این مسئله پرسش بزرگی را در ذهن روان شناسان ایجاد کرده است. برخی از آنان چاره ی کار را در الگوبرداری از جوامع غربی می دانند اما اگر کمی به این مسئله دقت کنیم متوجه خواهیم شد که پیاده سازی روش های غربی در جوامع مذهبی نتیجه ای جز نابسامانی در بر نخواهد داشت. خانواده ها در جوامع غربی تمامی وظایف را بین خود تقسیم می کنند؛ به بیانی دیگر مسئولیت های برابری دارند. در جوامع غربی زندگی زناشویی بدین گونه است که زن و شوهر در کنار یکدیگر به طور همزمان در امور خانه داری و تأمین مخارج زندگی همراه و یار هم هستند اما در خانواده های شرقی و به خصوص مذهبی شرایط کمی متفاوت است. مردان نقش پررنگ تری در تأمین مخارج زندگی دارند و بیشتر زمان بانوان به امور خانه داری اختصاص می یابد. تقلید از سبک زندگی جوامع اروپایی باعث ایجاد توقع بیجا و بحث و جدل در خانواده ها خواهد شد. در این مقاله سعی داریم یکی از علت های اصلی طلاق (اختلال شخصیت) را از دیدگاه علم روان شناسی با یکدیگر بررسی نماییم.

نشانه های بارز فرد دارای اختلال شخصیتی:

معمولا در روزهای اول هر رابطه، افراد رفتارهای بد خود را بروز نمی دهند و همه سعی می کنند در بهترین حالت خود به دیدار فرد مورد علاقه ی خود بروند. اما به تدریج و با گذشت زمان، دختر/پسر متوجه عادات ناخوشایند در طرف مقابل خود می شوند:

• اینکه شخص مقابل همیشه خواهان توجه است؛ طوری که این موضوع غیرقابل تحمل می شود؛
• اینکه بعد از مدتی رفتارهای کنترل کننده و شکاکانه از او سر می زند؛
• اینکه فردی منزوی و فراری از اجتماع است؛
• اینکه بسیار انسان وابسته ای است و هر لحظه از جدایی واهمه دارد...

در این شرایط است که فرد احساس می کند در یک رابطه سمی گرفتار شده است و مدام از خود می پرسد که «چرا و چطور من عاشق چنین فردی شدم؟». در این موقعیت ها باید به اختلال شخصیت شریک زندگی خود مشکوک شد. تشخیص این اختلال هم برای مردم عادی و هم برای متخصصان دشوار است. افراد دارای اختلال شخصیت در قرارها و ملاقات های اولیه، چه در زمینه عاطفی و چه در امور کاری، تصویر خوبی از خود به جا می گذارند و رفتارهای شایسته ای از خود بروز می دهند. پس نمی توانید خود را به دلیل علاقمند شدن به چنین افرادی ملامت کنید.

براساس تحقیقات انجام شده، افرادی که مبتلا به اختلال شخصیت می باشند، غالبا دچار مشکلات روانی، اجتماعی و شغلی می شوند و به دلیل ضعف شخصیتی زودتر به سمت افسردگی و یا اعتیاد کشیده می شوند. یکی دیگر از مشکلات اساسی افراد دارای اختلال شخصیت، درمان پذیر نبودن آن هاست؛ همیشه باید به خاطر داشته باشید که تلاش برای بهبودی کامل این افراد بیهوده خواهد بود.

اختلال شخصیت چندین نوع مختلف دارد که در این مقاله به دو نوع از آن ها می پردازیم:

• فرد شکاک:

یک فرد شکاک در تمام مدت زندگی خود و در تمامی موقعیت ها در هراس و عدم اعتماد به سر می برد و همیشه در روابط خود احتیاط را در پیش می گیرد. افراد شکاک همواره حس می کنند که تمام مردم قصد آسیب رساندن به آن ها را دارند و در پی این هستند که چگونه از خود در برابر دیگران محافظت کنند.

روش های کنار آمدن با افراد شکاک:

1. توقع بیجا نداشته باشید! این اختلال در طولانی مدت شکل می گیرد پس نباید انتظار داشت که سریعا برطرف شود.
2. در جلب اعتماد فرد شکاک صبور باشید؛ در نظر این افراد، مردم مدام به دنبال تحقیر کردن و ایراد گرفتن می باشند پس باید بدون هیچ فشار و یا اجباری با آن ها برخورد کرد.
3. مواظب خشم خود باشید! زندگی با چنین افرادی پر از تنش های عصبی می باشد و طبیعی است در برابر برخی از رفتارهای آنان واکنش عصبی نشان دهید اما کمی صبر کنید! افراد شکاک منتظر همین لحظه هستند تا به شما ثابت کنند مانند دیگران می خواهید به آن ها آسیب برسانید در نتیجه از اعتماد به شما هم صرف نظر خواهند کرد.

• فرد منزوی:

یکی از کلیدی ترین ویژگی های شخصیتی این افراد، ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران است. افراد منزوی هنگام ارتباط برقرار کردن با دیگران، مرموز و کم حرف به نظر می رسند و حتی اشتیاق چندانی به داشتن رابطه عاشقانه ندارند. شخصی با این ویژگی ها نمی تواند شریک زندگی ایده آلی برای شما باشد زیرا او هیچگاه حس نیاز در برقراری روابط عاشقانه پیدا نمی کند و نمی تواند نیازهای عاطفی شما را نیز برطرف سازد.

با منزوی بودن شریک زندگی خود چه کنیم؟

1. توقعات منطقی داشته باشید؛ این واقعیت را باید بپذیرید که احتمال تغییر خلقیات شریک زندگی شما بسیار پایین است. به نوعی می توان گفت این افراد در زندگی به چیزی نیاز پیدا نمی کنند و نسبت به هرگونه تشویق و یا انتقاد بی توجه می باشند.
2. شخص منزوی برای محافظت از خود در برابر آسیب های احتمالی، از اجتماع فاصله می گیرد؛ اگر برای تغییر شرایط او را تحت فشار بگذارید، منزوی تر خواهد شد.
3. در فعالیت هایی که برای او لذت بخش است مشارکت کنید؛ بهتر است در این فعالیت های محدود حضور فعالی داشته باشید تا به مرور زمان در کنار شما احساس راحتی کند و با شما بودن را به انزوا نیز ترجیح دهد!

برای به دست آورن اطلاعات بیشتر در زمینه ی اختلالات این چنینی و رفع آن ها، کتاب عشق ویرانگر براد جانسون بسیار مفید می باشد.