دیدگاه وجودگرا-انسانگرا در روانشناسی
1403/02/22 ساعت 13:32:33

دیدگاه وجودگرا-انسانگرا در روانشناسی

دیدگاه وجودگرا-انسانگرا در روانشناسی، بر جستجوی معنا، خودآگاهی، و ارزش های فردی تأکید دارد. این رویکرد به افراد کمک می کند تا با پرسش های اساسی زندگی همچون هستی و وجود، هدف از زندگی، مسئله مرگ و نیستی روبرو شوند و معنای زندگی را در خلال تجربه های روزمره بیابند.

وجود به معنای تجربه و تعامل با جهان است. هر فرد از طریق تجربیات خود معنا می یابد و این معنا می تواند به زندگی او جهت دهد. در واقع ما بدون این جنبه معنوی از زندگی قادر به ادامه حیات نیستم. بنابراین، روانشناسان وجودی به دنبال کمک به افراد برای یافتن معنا و درک عمیق تر از وجود خود هستند. در این مقاله، به معرفی مفصل این رویکرد می پردازیم. با ادامه این مطلب همراه ما باشید.

دیدگاه وچودگرا

خرید کتاب روانشناسی بالینی مدرسان شریف

هستی و خود در روانشناسی وجودگرا-انسانگرا

هستی در روانشناسی به جنبه های اساسی انسان، مانند معنای زندگی، آزادی، تنهایی، و در تقابل با مفهوم مرگ اشاره دارد. هرچیزی که هستی ما را با ناپایداری مواجه کند اضطراب هستی شناختی را برایمان ایجاد می کند. ، رویکرد وجودی افراد را تشویق می کند تا با پرسش های عمیق تر زندگی روبرو شوند و به نحوی اضطراب های بنیادین خود را کنترل کنند.

این رویکرد بر اساس فلسفه اگزیستانسیالیسم شکل گرفته و به دنبال یافتن پاسخ هایی برای پرسش های هستی شناختی است. در این دیدگاه، وجود به معنای توانایی انسان برای انتخاب و ساختن زندگی خود است. این انتخاب ها می توانند در ارتباط با اهداف، ارزش ها، و معنای زندگی باشند. بر اساس رویکرد وجودی، هر فرد با انتخاب های خود مسیر زندگی اش را تعیین می کند. این انتخاب ها مسئولیت هایی را به دنبال دارند که باید پذیرفته شوند.

 نظریه های مهم دیدگاه وجودگرا-انسانگرا

رویکرد وجودگرا-انسانگرا شامل نظریه های گوناگونی است که هر یک بر جنبه های مختلف رشد شخصی و خودآگاهی تأکید می کنند. یکی از نظریه های مهم در این رویکرد، درمان مراجع محور کارل راجرز است. راجرز بر این باور بود که هر فردی فارغ از محیط زندگی و تربیت هایی که تحت تاثیر آنها قرار گرفته ظرفیت رشد و توسعه را دارد.

راجرز معتقد بود که نقش درمانگر ایجاد محیطی امن برای حمایت از رشد فرد در ابعاد مختلف زندگی است. این نظریه بر اصولی مانند پذیرش بدون قید و شرط، همدلی، و اصالت وجود تأکید دارد که به مراجعان کمک می کند تا به هستی خود در لحظه واقف شوند.

 

نظریه نظریه آبراهام مازلو یکی دیگر از نظریه های کلیدی در رویکرد انسانگرا است. مازلو معتقد بود که انسان ها دارای سلسله مراتب نیازهایی هستند که از نیازهای پایه مانند غذا و سرپناه شروع می شوند و به خود-شکوفایی ختم می شوند.

ویکتور فرانکل، بنیان گذار لوگوتراپی نیز، نظریه ای ارائه داد که بر جستجوی معنا تمرکز دارد. او معتقد بود که جستجوی معنا اساسی ترین محرک انسان است و حتی در شرایط سخت، انسان ها می توانند معنایی برای زندگی خود بیابند. لوگوتراپی به مراجعان کمک می کند تا معنای زندگی خود را کشف کنند و از آن به عنوان راهنمایی برای زندگی استفاده کنند.

 ویژگی های روانشناس وجودگرا-انسانگرا

وقتی یک روانشناس به موضوعاتی مانند مرگ، آزادی، تنهایی، و هدف از زندگی می پردازد، می توان گفت که رویکرد او وجودگرا-انسانگرا است.

یکی از نشانه های رویکرد وجودی، تأکید بر مسئولیت پذیری و آزادی است. روانشناسان وجودی معتقدند که انسان ها قادر به مذاکره و جنگیدن بر سر انتخابهای خود هستند و این انتخاب ها مسئولیت هایی را به دنبال دارند.

دیگر ویژگی رویکرد وجودی، تأکید بر تجربه زیسته انسانی و آگاهی از این تجربه ناب است. روانشناسان وجودی معتقدند که افراد باید به درک عمیق تری از خود و جهان پیرامون خود برسند. این درک عمیق از طریق تجربه و تعامل با دیگران به دست می آید. بنابراین، درمان وجودی به افراد کمک می کند تا تجربه های خود را بهتر درک کنند و معنای زندگی خود را بیابند.

 درمان مراجع محور در روانشناسی وجودگرا-انسانگرا

درمان مراجع محور، که توسط کارل راجرز توسعه یافته، یکی از روش های کلیدی در رویکرد وجودگرا-انسانگرا است. در این رویکرد، درمانگر نقش تسهیل کننده را دارد و به مراجع کمک می کند تا به خودآگاهی برسد. این روش بر اساس اصولی مانند پذیرش بدون قید و شرط عمل می کند.

این رویکرد به مراجع احساس امنیت و حمایت می دهد و به او اجازه می دهد تا بدون ترس از قضاوت، خود را ابراز کند. درمانگر تلاش می کند تا دنیای مراجع را از دیدگاه او ببیند و احساسات او را درک کند. این همدلی باعث ایجاد ارتباطی عمیق بین درمانگر و مراجع می شود که برای موفقیت درمان ضروری است از این رو این ارتباط بدون سرزنشگری و قضاوت ادامه می یابد.


انسانگرا در روانشناسی


اثربخشی درمان وجودگرا-انسانگرا

اثربخشی درمان در این شاخه از روانشناسی را می توان در توانایی آن در ایجاد تغییرات عمیق و ماندگار در افراد مشاهده کرد. این درمان به افراد کمک می کند تا خودآگاهی بیشتری پیدا کنند و از طریق مواجهه با مسائل اساسی مانند مرگ، آزادی، و تنهایی، ارزش های خود را مشخص کنند.

این رویکرد باعث می شود که مراجعان بتوانند زندگی خود را بر اساس این ارزش ها و معناهایی که کشف می کنند، بازسازی کنند. بنابراین، تغییراتی که از این روش حاصل می شود، اغلب پایدار و با تأثیر عمیق بر کیفیت زندگی است.

یکی از اثرات درمانی مهم در روانشناسی وجودگرا، مواجهه با مرگ است. این رویکرد بر این باور استوار است که پذیرش مرگ به افراد کمک می کند تا معنای زندگی خود را عمیق تر درک کنند و به سمت یک زندگی اصیل تر حرکت کنند. درمانگران وجودگرا اغلب از مراجعان می خواهند تا درباره مرگ و تأثیر آن بر زندگی شان تأمل کنند و با گذر از این بن بست فلسفی به دامان زندگی بازگردند.

چطور می توان به معنا رسید؟

روش های مختلفی برای تعیین معنا وجود دارد، از جمله تعامل با دیگران، برخورد های شخصی و انعکاس خود در آیینه بازاندیشی اما به طور کل یکی از راه های کشف معنا شامل درونگرایی و خودآگاهی است. همه افراد باید به شکلی عمیق در دریای درونی خود غوطه ور شوند و اصول زندگی خود را درک کنند تا اهمیت وجود خود را تشخیص دهند.

تعامل با دیگران و ایجاد ارتباطات عمیق نیز می تواند به افراد در شناسایی اهمیت و جهت زندگی شان کمک کند. پیوندهای انسانی را می توان از طریق محبت، شفقت و کمک ایجاد کرد و در نتیجه احساس تعلق را تقویت کرد.

در نهایت، هدف گذاری در زندگی می تواند به افراد کمک کند تا معنا را در زندگی خود بیابند. با تعیین اهدافی که با ارزش های فردی همخوانی دارند، افراد می توانند جهت روشنی برای زندگی خود پیدا کنند. این هدف گذاری می تواند به زندگی افراد ساختار دهد و آن ها را به سمت تحقق خود و رشد شخصی هدایت کند.

 اهمیت درمان وجودگرا-انسانگرا

درمان وجودگرا-انسانگرا برای همه انسان ها مهم است، زیرا همه ما به درجات مختلف سوالات مهمی در مورد زندگی و هستی خود در ذهن داریم. این رویکرد به افراد کمک می کند تا با مسائل بنیادین زندگی روبرو شوند و راه حل های خود را بیابند. این تمرکز بر معنا و هدف می تواند به بهبود کیفیت زندگی و افزایش رضایت مندی کمک کند.

این رویکرد به دلیل تمرکز بر رشد شخصی و خودآگاهی، به افراد اجازه می دهد تا به خود-شکوفایی برسند. این فرآیند می تواند به ایجاد زندگی پرمعناتر و با هدف تر کمک کند. روانشناسان وجودی به مراجعان کمک می کنند تا ظرفیت های خود را بشناسند و از آن ها برای ایجاد زندگی بهتر استفاده کنند.

نتیجه گیری

رویکرد وجودگرا-انسان گرا در روانشناسی بر جنبه های بنیادین زندگی و تجربه انسانی تأکید دارد. این رویکرد با پرداختن به پرسش های عمیق مانند به افراد کمک می کند تا زندگی خود را با عمق و هدف بیشتری بسازند. درمانگران این رویکرد، به جای تمرکز صرف بر علائم و نشانه های مشکلات، به دنبال ایجاد ارتباطات اصیل و ایجاد فضایی هستند که در آن مراجعان بتوانند به امنیت هستی شناختی برسند.

© Copyright 2019 All Rights Reserved

طراحی سایت نونگار پردازش