نگاهی به اختلالات روانی از منظر روانشناسی نابهنجاری
روانشناسی نابهنجاری توضیح می دهد که انسان
ها به عنوان موجودات اجتماعی پیچیده ممکن است رفتارهایی از خود نشان دهند که به
دلایل مختلف از هنجارهای اجتماعی تخطی کند. این دلایل را می توان به اختلالات
روانی مانند اختلالات اضطرابی، افسردگی، اختلالات خلقی، روان پریشی و اختلالات شخصیت
نسبت داد.
اهمیت
توجه به اختلالات روانی زمانی مشخص می شود که در برخی مواقع فرد مبتلا از خود
رفتارهای ضد اجتماعی و آسیب رسان به نمایش می گذارد. از همین رو روانشناسی توجهی
ویژه به این موارد دارد. در این مقاله به شرح و بررسی این اختلالات می پردازیم. با
ادامه این مطلب همراه ما باشید.
رویکردهایی
به اختلال روانی
در روانشناسی نابهنجاری اختلالات روانی
از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است و همچنین روش های مختلفی برای درک
و پرداختن به این اختلالات وجود دارد. در رویکرد رفتاری، تمرکز بر الگوهای رفتاری
غیر هدف است و تکنیک هایی مانند تقویت مثبت- منفی و شرط سازی عاملی برای اصلاح این
الگوها استفاده می شود. این رویکرد به عنوان یکی از موثرترین و مولدترین روش ها
برای تغییر رفتارهای ناخوشایند استفاده می شود.
برعکس، رویکرد رفتاری، رویکرد روان درمانی
توجه خود را به بررسی عمیق تر عوامل روانشناختی و درمان آنها هدایت می کند و رویکردی
جدید ارائه می دهد که بر ارتباطات شخصی و چگونگی درک افراد خود و دیگران تأکید
دارد. هدف از این رویکرد کاهش علائم و نشانه های اختلالات روانی و افزایش کیفیت
زندگی فرد با توجه به هسته ناخودآگاه است.
در کنار مواردی که نام برده شد، رویکرد جمع گرا تأکید می کند که فرهنگ و شرایط اجتماعی می تواند بر رفتار و روان فرد تأثیر بگذارد و ضرورت توجه به عوامل فرهنگی و اجتماعی را در مدیریت و پیشگیری از اختلالات روانی ضروری می کند. با در نظر گرفتن نیازهای محیطی و فرهنگی فرد، این رویکرد راه حلهایی را ارائه می دهد که می تواند به طور موثر مسائل روانشناختی و اجتماعی را برطرف کند.
منشأ رفتار
نابهنجار چیست؟
رفتارهای نابهنجار شامل الگوهای رفتاری
است که با استانداردهای معمول و نرمال ترین الگوهای رفتاری اجتماع تفاوت دارد و می
تواند منجر به مشکلاتی برای فرد یا جامعه شود. در روانشناسی نابهنجاری اینگونه
بیان می شود که این نوع رفتارها گاهی به دلایل ژنتیکی، و گاهی نیز به دلیل شرایط محیطی
و حوادث تلخ زندگی ایجاد می شوند.
عوامل ژنتیکی می توانند شامل وارثی بودن
برخی خصوصیت ها و نگرش های رفتاری ناهنجار باشند که از نظر بیولوژیکی به وجود آمده
اند. به عنوان مثال در برخی از اختلالات مانند اسکیزوفرنی توارث نقش مهمی دارد.
همچنین مواردی همچون افسردگی اغلب در نسل های مختلف یک خانواده مشاهده می شوند.
از جمله عوامل محیطی که می تواند به رشد
و شکل گیری رفتار نا به هنجار کمک کند، می توان به شرایط خانوادگی ناپایدار، نقص های
تربیتی، عدم آموزش کافی، شراییط بحرانی جامعه و تعاملات اجتماعی نامناسب اشاره
کرد. از سوی دیگر هرچه بحران های اجتماعی با فاصله زمانی نزدیک تر اتفاق می افتند
سلامت روان تعداد بیشتر از افراد نیز رو به وخامت می رود.
همچنین باید تأکید کرد عوامل فردی نیز می
توانند مؤثر باشند؛ مثلاً اضطراب ناشی از تحت فشار درس و کار، افسردگی پس از مرگ
عزیزان، و اختلالات دیگری که تأثیر منفی بر رفتار فرد دارند باعث بروز اختلالات
روانی می گردند. در این زمینه تجربیات فردی همچون خاطرات تلخ گذشته، وقوع حوادث
سهمگین و مورد سو استفاده قرار گرفتن نقش مهمی در بروز نشانگان بیماری دارند.
لازم به ذکر است که همه این اختلالات هم ممکن
است تنها خود فرد را مورد آزار قرار دهند و هم ممکن است که باعث بروز رفتارهای نا
به هنجار در سطح جامعه شوند. از این رو این رفتارها نسبت به سایر مشکلات
روانشناختی ممکن است بیشتر نیازمند مداخله و درمان حرفه ای باشند.
هدف اصلی روانشناسی این است که این
اختلالات مشکلاتی برای فرد و جامعه ایجاد نکنند، مدیریت شوند و رفتارهای ناپسند جایگزین
الگوهای مثبت و سالم گردند. از همه مهم تر اینکه با شناسایی منشأ این بیماری ها می
توان آنها را به شکلی سیستماتیک درمان کرد و از بروز آن در نسل های آتی جلوگیری
کرد.
اختلالات
اضطرابی؛ شایع ترین شکل نابهنجاری
اختلالات اضطرابی یک طیف گسترده از
اختلالات روانی را شامل می شوند که از نظر سطح و نوع متفاوت هستند و در روانشناسی
نابهنجاری مورد توجه قرار گرفته اند. این اختلالات شامل اختلالات اضطراب عمومی که
با نگرانی مفرط و مداوم در مورد موضوعات مختلف همراه است، و اختلالات وسواسی-اجباری
که با افکار و عمل های تکراری و غیرمنطقی همراه است.
اختلالات فوبیا، اضطراب اجتماعی که با ترس و
ناامنی در مواجهه با موقعیت های اجتماعی متفاوت همراه است، و اختلال اضطراب پس از
سانحه یا پی تی اس دی که ناشی از رویدادهای ناخواسته است همگی از اختلالات اضطرابی
بسیار شایع هستند.
افراد مبتلا به این اختلالات معمولاً از نظر جسمی
علائمی مانند پنیک اتک، تپش قلب، تعریق، لرزش، درد معده و سرفه را تجربه می کنند که
می تواند به نقصان کیفیت زندگی و ایجاد محدودیت های زیادی در زندگی روزمره آن ها
منجر شود. مداخله های موثر برای این اختلالات شامل ترکیب درمان های روان درمانی،
دارودرمانی و روش های مدیریت استرس و آموزش مهارت های مقابله با اضطراب است.
اختلالات
خلقی
در مباحث روانشناسی نابهنجاری اختلالات
خلقی شامل دو شاخه اصلی است: افسردگی و دوقطبی یا بایپولار. افسردگی اغلب با تجربه
های افسردگی شدید و مداوم، افزایش خستگی و کاهش علاقه به فعالیت های روزمره، افکار
منفی و احساس بی ارزشی همراه است. این افکار و احساسات ممکن است به گونه ای شدید
شود که توانایی انجام وظایف روزانه را مختل کنند و به کیفیت زندگی فرد آسیب بزنند.
از طرفی، دوقطبی یک اختلال خلقی است که
شامل دوره های افسردگی و دوره های هیجانی شدید یا شیدایی است. در دوره های شیدایی،
فرد ممکن است احساس خوشحالی، پرانرژی و خودمطلق بیش از حد داشته باشد و اقدامات غی
انجامر منطقی دهد. این دوره های منفی و مثبت باعث نوسانات شدید در خلقی و روحیه
فرد می شوند و تأثیر عمیقی بر روزمرگی و رابطه او با دیگران دارند.
این اختلالات خلقی، با توجه به شدت علائم
و تأثیرات زندگی روزمره فرد، نیاز به تشخیص و درمان حرفه ای دارند که معمولاً شامل
داروها، روش های روان درمانی و مدیریت مهارت های مقابله با استرس می شود.
سایکوز
یا اختلالت مبتنی بر هذیان
سایکوز دسته ای از اختلالات روانی را
شامل می شود که معروف ترین آنها اسکیزوفرنی است. در روانشناسی نابهنجاری این دسته
از اختلالات با درمان های دارویی همراه هستند. زیرا افراد مبتلا به اختلالات
سایکوز ممکن است تجربه های غیرطبیعی و غیر واقعی مانند توهم ها، هذیان گویی و
افکار نادرست را تجربه کنند و در برخی مواقع به خود و دیگران آسیب بزنند.
در میان اختلالات سایکوز، اسکیزوفرنی با
بیشترین میزان تغییرات ناگهانی در تفکر، احساسات هیجانی غیر طبیعی و رفتار نامعمول
فرد همراه است. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است توهم های شنوایی یا بصری داشته
باشند که افراد را به چیزهایی که واقعاً وجود ندارند وصل می کند. علاوه بر این،
افراد ممکن است با توهم ها یا باورهای غلط و ناقص روبرو شوند که ممکن است به هیچ
عنوان قابل کنترل.
اختلالات شخصیت هیجانی نیز شامل مجموعه ای
از نشانگانی است که در پی آنها افراد توانایی تشخیص و تفکر صحیح در مورد واقعیت را
از دست می دهند. به عبارت دیگر، این افراد نمی توانند واقعیت را به درستی شناسایی
کنند و ممکن است با افکار و باورهای غلطی روبرو شوند که این امر می تواند تأثیرات
جدی بر روابط شخصی، حرفه ای و روزمره زندگی آن ها داشته باشد.
اختلالات
شخصیت
اختلالات شخصیت، به عنوان یک دسته از
اختلالات روانی مهم در روانشناسی، شامل الگوهای ثابت و ناپایدار در رفتار، نگرش و
روابط فرد می شود که به طور قابل توجهی باعث محدودیت در عملکرد او در زندگی روزمره
می شود. اختلالات شخصیت پارانویید که با عدم اعتماد به نفس، ناراحتی و ترس مداوم
از رفتارهای دیگران همراه است از جمله رایج ترین اختلالات شخصیتی محسوب می شود.
در روانشناسی نابهنجاری اختلالات شخصیت هیستریونیک
نیز ذیل این دسته طبقه بندی می شود که بر مبنای آن فرد با عملکرد مبالغه آمیز و نیاز
به توجه و تأیید مداوم دیگران مشخص می شود. این افراد همواره در تلاش هستند تا همه
توجهات را به سمت خود جلب کنند و در این راه از هیچ کاری فروگذار نمی کنند.
اختلالات شخصیت آنتی اجتماعی یا سوسیوپت که
با بی توجهی به حقوق دیگران، نقض قوانین و انجام رفتارهای تخریبی مشخص می شود، نیز
در این دسته جای می گیرد. افراد مبتلا به این اختلالات معمولاً دچار مشکل در
برقراری و حفظ روابط اجتماعی، عدم انطباق با محیط اجتماعی، عدم همدلی و درک دیگران
و ناتوانی در کنترل احساسات خود می شوند.
درمان این اختلالات معمولاً شامل روش های
روان درمانی، مشاوره فردی و گروهی، و مداخله های رفتاری می شود که هدف آن بهبود کیفیت
زندگی و عملکرد افراد مبتلا است. این اختلال اغلب نسبت به درمان بالینی مقاوم است
و در حوزه روانشناسی شناختی و نورودرمانی نتایج بهتری را دریافت کرده است.
نتیجه گیری
در این مقاله، بررسی حوزه های مختلف روانشناسی
نابهنجاری همچون اختلالات اضطرابی، اختلالات خلقی، سایکوز، و اختلالات شخصیت پرداختیم
و توضیح داده شد که رویکردهای مختلفی برای درک و درمان اختلالات روانی وجود دارد
که شامل رویکرد رفتاری، روان درمانی، و رویکرد گروه درمانی است. هر یک از این رویکردها
بر جنبه های مختلفی از اختلالات روانی تأکید دارند.
به طور کلی رفتار نابهنجار شامل الگوهای
رفتاری غیرارادی است که ممکن است با مشکلاتی برای فرد یا جامعه منجر شود. علل این
رفتارها می تواند شامل عوامل ژنتیکی، محیطی و روانی باشد. به عنوان مثال اختلالات
اضطرابی شامل اختلالات مختلفی مانند اضطراب عمومی، وسواسی-اجباری و ترس از محیط
اجتماعی است که با علائمی مانند نگرانی مفرط همراه است.
اختلالات خلقی شامل اختلالات افسردگی و دوقطبی است که هر کدام با علائم و نشانه های خاص خود مشخص می شوند. و سایکوز شامل اختلالاتی مانند اسکیزوفرنی است که با تجربه های غیرطبیعی و غیر واقعی همراه است. اختلالات شخصیت نیز شامل الگوهای ثابت و ناپایدار در رفتار، نگرش و روابط فرد می شود که نیاز به تشخیص و درمان دارند.