نشانه های رفتار نابهنجار در آسیب شناسی روانی
1403/02/01 ساعت 11:22:31

نشانه های رفتار نابهنجار در آسیب شناسی روانی

تجربیات منفی، تربیت ناصحیح و ژنتیک ما نقش مهمی در بروز رفتار نابهنجار دارند. پژوهش های انجام شده در حوزه روانشناسی بیانگر این امر است که برساخت ها و الگوهای ذهنی، گاهی ناهنجاری های سهمگینی را برای افراد به وجود می آورند و تأثیرات مخربی به دنبال دارند.

رفتار نابهنجار

در حال حاضر طیف گسترده ای از نشانگان برای تشخیص اختلالات روان مورد پذیرش قرار گرفته اند؛ با این حال تشخیص این نکته که آیا یک فرد به راستی به یک اختلال مبتلاست یا خیر تنها منوط به مراجعه به متخصص است. زیرا اختلالات روانی در همه افراد به یک شکل نمودار نمی گردند و طیفی از نشانه های غیرعادی را به همراه دارند.

به دلیل اهمیت این امر، مقاله پیش رو، به بررسی معیارهای تشخیص رفتار غیرعادی، طبقه بندی اختلالات روانی و اهمیت شناخت علائم آنها می پردازد. استانداردهای تشخیصی و شرح نشانگان رایج تر نیز معرفی شده اند. با ادامه این مطلب همراه ما باشید.

کدام رفتار نابهنجار محسوب می شود؟

تشخیص رفتار غیرعادی یا اختلال روانی تنها به واسطه یک ارزیابی سیستماتیک بر پایه معیارهای علمی و تجربی ممکن است. به طور کلی تعیین اینکه آیا یک رفتار از هنجارهای اجتماعی منحرف شده یا می تواند در آینده به فرد و سایرین آسیب برساند، بستگی به چندین عامل کلیدی دارد که در ادامه برخی از آنها شرح می دهیم.

تخطی از هنجارهای عام

از جمله معیارهای پرکاربرد برای تشخیص یک اختلال روانی، انحراف از هنجارهای عام جامعه است. در واقع زمانی که رفتار یک فرد با میانگین جمعیت مقایسه می شود و او در تقابل با معیارهای قابل قبول جامعه قرار دارد در زمره افراد مبتلا به آسیب روانی محسوب می شود.

 البته در نظر داشته باشید که منظور این نیست که فرد مجرم بوده یا خلافی را مرتکب شده است؛ بلکه منظور این است که فرد در برهه زمانی خاصی با چالش های ذهنی دست و پنجه نرم می کند که ممکن است خودش یا سایرین را دچار مشکل سازد و او به جای تنبیه نیاز به کمک دارد.

ناگفت نماند که در لحاظ کردن این ملاک تفاوت های فرهنگی، زمینه ای و فردی نیز بسیار مهم هستند. رفتاری که در یک بستر اجتماعی آسیب زا محسوب می شود ممکن است که در جامعه دیگری کاملاً پذیرفته شده باشد. مثلاً در حالی که رفتار خلبانان ژاپنی در بندر پرل هاربر نماد خودکشی است، این افراد در کشور خودشان قهرمان محسوب می شوند.


روانشناسی بالینی مدرسان شریف

اختلال در زندگی روزمره

معیار دیگری که برای برشمردن یک رفتار به عنوان نابهنجار حیاتی است، رفتار ناسازگارانه است که در زندگی روزمره فرد ایجاد مشکل می کند. به عنوان مثال، اضطراب مداوم که در تعاملات اجتماعی یا عملکرد کاری اختلال ایجاد می کند، ممکن است نشانگر وجود یک اختلال روانی باشد.

به عنوان مثال احساس انزوا و ایزوله شدن افراد از جامعه شود و توانایی آن ها در برقراری ارتباطات موثر را کاهش دهند. علاوه بر این، دشواری هایی در انجام وظایف روزمره می تواند باعث کاهش عملکرد و رضایت زندگی شود و به عنوان مانعی برای رشد شخصی و دستیابی به اهداف زندگی فردی عمل کرده و احساس ناامیدی و عدم رضایت از زندگی را در افراد به وجود آورند.

احساس ناراحتی ذهنی و پریشانی

اختلالات روانی ممکن است با پریشانی همراه باشند که تأثیرات عمیقی بر افراد داشته باشد. افراد پریشان اغلب اعلام می کنند که حال خوبی ندارند و نمی دانند دقیقاً چه احساساتی را تجربه می کنند. پریشانی اغلب با همراهی احساسات ناامنی، نگرانی مداوم، و ترس از وقوع اتفاقات ناخوشایندهمراه است.

 این افراد گاهی ممکن است با احساسات ناامیدی و عدم انگیزه مواجه شوند که می تواند تأثیرات جدی بر روابط اجتماعی و عملکرد کاری آن ها داشته باشد. گاهی نیز این حالت با اختلالات خوردن و الگوی نامناسب در تغذیه همراه است یا می توانند باعث اختلال در الگوی خواب و استراحت شبانه شود که باعث خستگی، کاهش تمرکز، و تأثیرات منفی بر کارایی روزمره می گردد.

احساس مداوم ناکارآمدی

رفتار نابهنجار ناشی از آسیب روانی در بسیاری از اوقات با احساس ناکارآمدی همراه است. این احساس می تواند از عدم اعتماد به نفس، احساس حقارت در مقابل چالش ها، و احساس عدم توانایی در کنترل و مدیریت زندگی نشأت بگیرد.

 آن ها ممکن است احساس کنند که قادر به دستیابی به اهداف خود نیستند یا ناتوان در حل مشکلات هستند این حس معمولا با حس عدم کنترل بر احساسات، افکار یا رفتار همراه است و فشار روحی زیادی را به فرد تحمیل می کند. به نحوی که ممکن است فرد آسیب دیده به همین دلیل از شروع درمان خودداری کند.

در معرض خطر بودن

افراد مبتلا به آسیب روانی که از خود رفتار نابهنجار نشان می دهند معمولاً در معرض خطرات متعددی قرار دارند. به عنوان مثال برخی از اختلالات روانی مانند افسردگی و اختلالات اضطرابی ممکن است منجر به اقدام به خودکشی شود.

از سوی دیگر اختلال پس از صانحه که معمولاً در پی تجربیات ناگواری مانند ترکیب خانوادگی، از دست دادن عزیزان، تجربه آسیب جسمانی یا روحی، فشارهای مالی، و رویدادهای استرس زا به وجود می آید می تواند به ناتوانی فرد در پیشبرد امور روزمره منجر شود.

گاهی نیز افراد مبتلا به اختلالات روانی در معرض تبعیض، خشونت، بی توجهی به نیازهای روانی، ناتوانی های شخصیتی، کمبود مهارت های ارتباطی، مصرف مواد مخدر و الکل هستند. این افراد همچنین به دلیل ناتوانی در کنترل هیجانات و تکانشی بودن بیش از سایرین درگیر مسائل غیر قانونی مانند بزه کاری می شوند.

طبقه بندی اختلالات روانی

طبقه بندی اختلالات روانی منجر به رتفار نابهنجار معمولاً بر مبنای یک چارچوب ساختاریافته انجام می شود. یکی از سیستم های گسترده استفاده شده در این زمینه، راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) است که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا منتشر شده است.

این انجمن اختلالات روانی را بر اساس خوشه هایی از علائم دسته بندی می کند تا تشخیص و برنامه ریزی درمانی این اختلالات تسهیل شود. از همین رو این سیستم بین دسته های های مختلفی از اختلالات مانند اختلالات خلقی، اختلالات اضطرابی، اختلالات روان پریشی و اختلالات شخصیت تمایز قائل می شود.

 هر دسته شامل معیارها و علائم خاص خود است. به عنوان مثال، اختلالات خلقی مانند افسردگی و اختلال دوقطبی با اختلال در تنظیم خلق مشخص می شوند، در حالی که اختلالات اضطرابی شامل ترس یا نگرانی بیش از حد هستند. در ادامه مهم ترین تقسیم بندی DSM را معرفی کرده ایم.

 اختلالات اضطرابی

 این اختلالات با نگرانی بیش از حد، ترس و علائم فیزیکی مانند ضربان قلب سریع یا تنگی نفس مشخص می شوند. برخی از اختلالات اضطرابی معروف در DSM-5 عبارتند از:

اختلال اضطراب عمومی: این اختلال معمولاً با نگرانی و استرس مداوم در مورد مسائل روزمره همراه است و می تواند به احساسات ناامیدی و ناتوانی در کنترل نگرانی ها منجر شود.

اختلال ترس از موقعیت های اجتماعی: این اختلال با ترس و نگرانی شدید در مواجهه با موقعیت های اجتماعی معمولاً همراه است، مانند صحبت کردن در جمع یا حضور در جشنواره ها.

اختلال وسواسی-اجباری: این اختلال با افکار وسواسی و عملیات وسواسی که به صورت تکراری و ناخودآگاه انجام می شوند همراه است و می تواند به عملکرد روزمره فرد آسیب برساند.

اختلال ترس از حشرات یا حیوانات: این اختلال با ترس و نگرانی شدید در مواجهه با سایر موجودات زنده مانند مورچه، موریانه، یا عنکبوت همراه است و ممکن است منجر به واکنش های افراطی شود.

اختلال استرس پس از واقعه: این اختلال با تجربه استرس شدید پس از تجربه واقعه های ترسناک مانند تصادفات رانندگی، آسیب های جسمی، یا تجربه نبرد نظامی همراه است.

 

اختلالات خلقی

این اختلالات شامل بیماری هایی است که تغییرات در مزاج و خلق فرد را به دنبال دارند. برخی از اختلالات خلقی از جمله افسردگی حاد، افسردگی دوره ای، افسردگی ناشی از بیماری، اختلال هیپومانیا و اختلال دوقطبی (بیماری دوقطبی) به خوبی شناخته شده هستند. برخی از رایج ترین نشانه های اختلالات خلقی شامل موارد زیر می شوند:

-       رفتار و خلق فرد به صورت مداوم تغییر می کند و افراد ممکن است بطور ناگهانی از حالت افسردگی به حالت هیپومانیا یا بالعکس منتقل شوند.

-       افراد مبتلا به این اختلال می توانند دوره های طولانی از افسردگی یا هیپومانیا را بدون وجود دوره های عادی مزاجی تجربه کنند.

-       این اختلال گاهی با دوره های افسردگی معتدل یا شدید و دوره های هیپومانیای معتدل یا شدید همراه است که با طولانی مدت بودن مزاج های نرمال میان دوره های بالقوه اختلال شناخته می شود.

آسیب شناسی روانی

 

اختلالات طیف اسکیزوفرنی

اختلال طیف اسکیزوفرنی در DSM-5 شامل اختلال اسکیزوفرنی، اختلال اسکیزوآفکتیو، اختلال اسکیزوفرنی پذیر و اختلال واضح تشخیص داده نشده است. هر یک از این زیرگروه ها شامل مجموعه ای از علایم و علل مشخصی هستند که برای تشخیص و درمان آنها باید توسط یک حرفه ای روانپزشک تشخیص داده شود. اختلالات طیف اسکیزوفرنی به طور کلی شامل وجود حداقل دو مورد از علایم زیر هستند:

-       وجود افکار و تصورات نادرست یا توهم

-       افکار یا باورهای اشتباهی که با واقعیت تضاد دارند

-       شنیدن صداها یا دیدن چیزها که واقعاً وجود ندارند

-       انگیزه یا حالت انگیزشی متغیر

-       تغییرات در رفتار یا فکر

-       انزوا و کاستی در ارتباط با دیگران

-       کاستی یا مشکلات در عملکرد تحصیلی یا شغلی

 اختلالات شخصیتی

 این مورد دربردارنده الگوهای فکری و رفتاری طولانی مدت و غیر قابل انعطاف است که باعث ایجاد مشکل در روابط و عملکرد اجتماعی می شود. اختلالات شخصیتی با الگوها و تفاوت های مستمر و پایدار در تفکر، احساسات، رفتار، و روابط اجتماعی همراه هستند و منجر به مشکلات عملکردی می شوند.

افراد با این اختلال شخصیتی معمولاً به حقوق و نیازهای دیگران بی توجه هستند، احترام به قوانین و مقررات اجتماعی را ارزش نمی دانند، و اغلب رفتارهای تبهکارانه و ضد اجتماعی از خود نشان می دهند. همچنین عمدتاً به دنبال جلب توجه و تأیید از دیگران هستند، با رفتارهای نمایشی و درخشان توجه دیگران را به خود جلب می کنند، و در صورتی که به این خواسته خود نرسند ناراحت می شوند.

آنها معمولاً از ترس از رهایی یا جدایی از دیگران رنج می برند، و در نتیجه از روابط نزدیک اجتناب می کنند. به طور مداوم نگران از دست دادن دیگران هستند و در مواجهه با شرایط محیطی و اجتماعی، هویت و نقش خود را تغییر می دهند و سعی می کنند با دیگران همخوانی داشته باشند، حتی اگر این کار برخلاف خواسته درونی شان باشد.

شدت و ضعف نشانه های رفتار نابهنجار در آسیب شناسی روانی

علائم اختلالات روانی، که در حوزه های شناختی، عاطفی، رفتاری و فیزیولوژیکی ظاهر می شوند، شدت و ضعف داشته و به صورت متناوب نمودار می شوند. اغلب اختلالات روانی با الگوهای تفکر تحریف شده، اختلال در تمرکز یا باورهای هذیانی همراه هستند.

گاهی نیز فرد با اختلالات خلقی شدید مانند غم و اندوه عمیق، تحریک پذیری و یا بی حسی عاطفی مواجه می شود و گاهی نیز رفتار کاملاً هیجان زده از خود نشان می دهد. بنابراین به یاد داشته باشید که علائم رفتاری نیز بسته به نوع اختلال می توانند از کناره گیری و اجتناب تا تکانشگری و بی قراری متغیر باشند.

از سوی دیگر علائم فیزیولوژیکی اختلالات روانی ممکن است به صورت تغییرات در اشتها، اختلالات خواب یا شکایات جسمانی بدون توضیح پزشکی ظاهر شوند. گاهی این علائم به حدی شدید است که فرد دچار فلج عضلات یا سرگیجه و دردهای داخلی مانند درد معده می شود.

درمان رفتار نابهنجار ناشی از اختلال روانی

درمان در اختلالات روانی معمولاً ترکیبی از مداخلات دارویی و غیردارویی است. در برخی موارد، داروها مانند ضداضطراب ها، ضدافسردگی ها یا ضدروان پریشی ها به عنوان روش اصلی درمان مورد توجه قرار می گیرند. همچنین، روش های غیردارویی مانند مشاوره روان شناختی، رواندرمانی، تغییرات در سبک زندگی و تمرینات مبتنی بر عملگرایی نیز می توانند در بهبود و مدیریت اختلالات روانی مؤثر باشند.

به طور کلی، مهم است که افرادی که علائم اختلال روانی را تجربه می کنند، پشتیبانی حرفه ای لازم و درمان مناسب را دریافت کنند. همچنین، حفظ سبک زندگی سالم، مدیریت استرس، حمایت اجتماعی و خودمراقبتی نیز می تواند بهبود روند درمانی و افزایش کیفیت زندگی را تسهیل کند.

 

نتیجه گیری

در این مقاله شرح دادیم که معیارهای تشخیص رفتار نابهنجار اختلالات روانی بخش مهمی از پیکج تشخیص و درمان را تشکیل می دهند. این معیارها اغلب بر مبنای سیستم DSM مورد توجه قرار می گیرند و پزشکان و روانپزشکان باید بر مبنای استانداردهای روانشناختی تصمیم گیری کنند.

 این معیارها عموماً شامل علائم و نشانه هایی هستند که باید در فرد مشاهده شوند و پس از بررسی شدت و تکرارشان به عنوان نشانگان بیماری تأیید شوند. از همین رو به منظور سازماندهی و تمایز بخشیدن به اختلالات مختلف در درمان از طبقه بندی های مختلف اختلالات روانی استفاده می شود.

© Copyright 2019 All Rights Reserved

طراحی سایت نونگار پردازش