هنر معماری معاصر

هنر، همواره به عنوان موضوعی شناخته شده است که خواه یا ناخواه، هر انسانی سعی در تولید آن دارد؛ حال چه آن را بخواهد به شکلی حرفه‌ای اجرا کند و چه بسیار در آن مبتدی باشد. هیچ‌کس نمی‌تواند منکر این موضوع شود که حداقل یک بار در هفته را صرف این کرده است که سهمی در این موضوع داشته باشد. چه زمزمه کردن آهنگی زیر لب باشد یا چه خط‌ خطی‌ های ساده بر روی یک تکه کاغذ، انسان همواره درمیابد که نسبت به خلق هنر، ناگریز است.

خرید کتاب نظریه ها و مانیفست های معماری معاصر

البته این مسئله چیزی نیست که بخواهیم در این مطلب به آن اشاره کنیم بلکه بیشتر می‌خواهیم درباره دیده شدن هنر مسائلی را مطرح کنیم. همانطور که گفتیم هرکسی، چه خواسته و چه ناخواسته شروع به خلق مسائلی می‌کند که می‌توان آن را مرتبط به هنر دانست. برخی از ما به شکلی حرفه‌ای و جدی این زمینه را پیش می‌گیریم و اکثر افرادی که رویکردی حرفه‌ای به این مسئله دارند، بسیار علاقه‌مند هستند که دیگران هم شاهد فعالیت‌های آن‌ها و نتایج کارهایشان باشند.

طبیعی است که هرکس، ترجیح می‌دهد پیش از آنکه زمانی را صرف کاری کند، مطمئن شد که آیا نتیجه حاصل شده از آن کار، ارزشی برابر یا بیشتر از زمانی که برای آن صرف کرده است را دارد یا نه، خیلی از هنرمندان نمی‌توانند این احساس را به مخاطبین خود القا کنند و آثارشان به دور از چشم می‌ماند. اما برخی دیگر، روش‌های خوبی برای مجبور کردن دیگران به مشاهده آثارشان دارند، حرفه‌ای ترین این افراد، معماران هستند.

از خصوصیات معماران باهوش!

معماران دقیقا آثارشان را درجایی قرار می‌دهند که نه تنها هرکسی می‌تواند آن را ببیند، بلکه گاهی افراد مجبور هستند آن را نگاه کنند. معماران هنر خود را تنها به عنوان یک اثر زیبا برای بخشیدن یک حس چندلحظه‌ای نمی‌دانند. افراد زیادی در دل هنر معماران مشغول به زندگی و یا کار هستند، درنتیجه معماری مسئولیتی بزرگ‌تر از آن دارد که صرفا محض حس‌آمیزی باشد. آثار معماران، معمولا هم‌جوار با اثر معماران دیگر در برابر چشمان مردم قرار می‌گیرد، درنتیجه هر معمار دوست دارد اثرش، همان اثری باشد که در اولین نگاه تمام توجه را به خودش معطوف می‌کند.

کتاب نظریه‌ها و مانیفست‌های معماری معاصر، معماری را بیشتر از جنبه هنری و احساسی بررسی می‌کند و به دنبال این است که بیان کند هر سازه‌ای، چگونه و به چه دلیلی در یک مکان و با یک طرح خاص، طراحی شده است. این کتاب توسط چارلز جنکز و کارل کروپف نوشته شده است و احسان حنیف آن را برای انتشارات فکر نو، منتشر کرده است.